سلام دوست خوبم وبلاگ بسيار جالبي داري
براي دلم، گاهي مادري مهربان ميشوم ...دست نوازش بر سرش ميکشم ميگويم: «غصه نخور، ميگذرد …»براي دلم، گاهي پدر ميشوم ...خشمگين ميگويم: «بس کن ديگر بزرگ شدي …»گاهي هم دوستي ميشوم مهربان ...دستش را ميگيرم ميبرمش به باغ رويا …دلم ، از دست من خسته استــ ...